#فاطمیه
پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۰۴:۲۷ ب.ظ
بیدار شو ای حوریه از جنس زمینم
جان علی ات، جان پدر، جانِ بَنینَم
مضطر شده ام، فاطمه ام، من چه ببینم ؟
چشمت برویم، باز کن ای عشق، ببینم
باور نکنم، بازوی بشکسته ببینم ؟
این چیست دگر ؟ رد چه بوده ست امینم !؟
دیگر نتوانم دهمت غسل، حزینم
هرجا بزنم دست، کُنَد درد، نبینم
با اشک دودیده، دهمت غسل ولیکن
من مرده شدم، زنده شدم، کاش نبینم
من آب شدم، آه شدم، جان ز تنم رفت
سخت است برایم که اینطور ببینم
معلوم شد از چه تو گرفتی دم آخر
رویت ز من و دست به دیوار، امینم
« gomnam313.ir »
۰۰/۱۲/۰۵