GOMNAM313.IR

...



بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲ اسفند ۰۱، ۱۹:۱۴ - narges
    😍🌹
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یک داستان کوتاه و ...» ثبت شده است

روزى شیطان نزد حضرت موسى(ع) آمد و گفت : تو پیامبر خدا هستى و من از مخلوقات گنهکار خدا مى‌باشم و مى‌خواهم توبه کنم ، تو از خدا بخواه تا توبه‌ام را بپذیرد .

حضرت موسى(ع) پذیرفت و براى او دعا کرد ، خداوند فرمود : اى موسى ، شفاعت تو را در حق او مى‌پذیرم ، به او بگو که بر قبر حضرت آدم سجده کند تا توبه‌اش را بپذیرم .

موسى(ع) با شیطان ملاقات کرد و گفت : با سجده بر قبر آدم توبه‌ات پذیرفته مى‌شود .

شیطان گفت : من بر آدم ، در وقتى که زنده بود سجده نکردم ، اینک چطور بر قبر او که مرده است سجده کنم؟!! هرگز چنین نخواهم کرد !

آنگاه گفت: اى موسى ! تو بخاطر آنکه شفاعت مرا نزد خدا نمودى ، حقى بر گردنم پیدا کرده‌اى

من به تو نصیحت مى‌کنم که در سه جا مواظب من باش تا هلاک نشوى ؛

اول: به هنگام (غضب) که روح من در آن هنگام در قلب تو ، و چشم من در چشم تو مى‌باشد .

دوم: در (جنگها) زیرا در آن هنگام من رزمندگان را به یاد زن و بچه و خویشان و اقوامش مى‌اندازم تا پشت به جبهه کرده و بگریزند .

سوم: هیچگاه با (زن نامحرم) در یک جا تنها مباش، که من بین تو و او وسوسه خواهم نمود .

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۳ ، ۰۸:۰۲
گمنام ؛ gomnam