روزی مردی خواب عجیبی دید .
دید که رفته پیش فرشته ها و به کارهای انها نگاه می کند .
هنگام ورود دسته ی بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیکها از زمین می رسند باز می کنند و انها را داخل جعبه هایی می گذارند .
مرد از فرشته ای پرسید: شما دارید چکار می کنید؟