GOMNAM313.IR

...



بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲ اسفند ۰۱، ۱۹:۱۴ - narges
    😍🌹
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطره مادر شهید از آخرین لحظه شهادت ...» ثبت شده است

گفتم ؛ پسرم آخه شما که اینجوری هستی (در حال شهید شدن) پیغامی داری من به مردم بگم ، گفت آره ،،، من فقط و فقط وفقط برای حجاب زنها اومدم فقط برا ناموس و مملکتم اومدم ، گفتم پسرم بزار اینها رو بنویسم و امضا بگیرم تا اگر اینها رو به مردم گفتم باور کنن و گفتم بهتره شما امضاشم بکنی ،،، گفت : چشم ، این دستارو زد رو خونش و (دارم کاغذش رو) زد رو کاغذ گفت امضا از این بالا تر میخوای ولی روز قیامت جلو تو میگیرم ، اگر هرجا میری نگی ، باید بگی که خانوما و دخترا حجاشون رو رعایت کنن ، ما برا حجاب دخترا اومدیم ...



دریافت (حجم: 3.25 مگابایت)



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۰۹
گمنام ؛ gomnam